آیه 17 سوره جاثیة
<<16 | آیه 17 سوره جاثیة | 18>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و نیز به آن قوم آیات و معجزات روشن در امر (دین و نظم دنیا) عطا نمودیم و آنها خلاف و نزاع بر نینگیختند مگر دانسته، برای ظلم و تعدّی به حقوق یکدیگر. البته خدا بین نزاع و اختلافات آنها روز قیامت داوری خواهد کرد.
و دلایل روشنی [در امر نبوّت و دین] در اختیار آنان قرار دادیم، پس آنان [در امر نبوّت و دین] اختلاف نکردند مگر پس از آنکه [به وسیله وحی] دانش و آگاهی برای آنان آمد، اختلافشان از روی حسادت و برتری جویی در میان خودشان بود؛ بی تردید پروردگارت روز قیامت درباره آنچه همواره در آن اختلاف می کردند میانشان داوری خواهد کرد.
و دلايل روشنى در امر [دين] به آنان عطا كرديم، و جز بعد از آنكه علم برايشان [حاصل] آمد، [آن هم] از روى رشك و رقابت ميان خودشان، دستخوش اختلاف نشدند. قطعاً پروردگارت روز قيامت ميانشان در باره آنچه در آن اختلاف مىكردند، داورى خواهد كرد.
و آنها را در باره آن امر دلايلى روشن داديم. و در آن از روى حسد و كينه اختلاف نكردند، مگر آنگاه كه دانش يافتند. خدا در روز قيامت در آنچه اختلاف مىكردند داورى خواهد كرد.
و دلایل روشنی از امر نبّوت و شریعت در اختیارشان قرار دادیم؛ آنها اختلاف نکردند مگر بعد از علم و آگاهی؛ و این اختلاف بخاطر ستم و برتریجویی آنان بود؛ امّا پروردگارت روز قیامت در میان آنها در آنچه اختلاف داشتند داوری میکند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«بَیِّنَاتٍ»: معجزاتی دالّ بر حقّانیّت پیغمبران و صداقت دین خدا. دلائل و براهین روشن. «الأمْرِ»: کار و بار دین و احکام آن، و امر نبوّت و شریعت. «بَیِّنَاتٍ مِّنَ الأمْرِ»: معجزاتی که حقّانیّت پیغمبران بنیاسرائیل و صداقت دین آسمانی ایشان را نشان میداد و مینمایاند. دلیلها و حجّتهای روشنی که کار و بار دین و شریعت خدائی را به اثبات میرساند. دلائل و براهینی که صفات پیغمبر خاتم و درستی دین اسلام را ثابت میکرد. «الْعِلْمُ»: آگاهی از دین خدا و احکام و قوانین آن. آگاهی از نبوّت خاتمالانبیاء و اطّلاع از ظهور اسلام. «بَغْیاً بَیْنَهُمْ»: به سبب حبّ ریاست و برتریجوئی و عداوت و حسادت میان خود.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ آتَيْناهُمْ بَيِّناتٍ مِنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ «17»
و به آنان دلايل روشنى نسبت به امر (دين) داديم، پس اختلاف نكردند مگر پس از آنكه حقيقت برايشان حاصل شد (و اين اختلاف) از روى حسادت و برترىجويى بود كه ميان آنان وجود داشت. همانا خداوند در قيامت درباره آنچه پيوسته اختلاف مىكنند، ميانشان داورى خواهد كرد.
نکته ها
با معجزات حضرت موسى، حقّانيّتش بر مردم روشن شد و با نشانههايى از پيامبر اسلام كه در تورات و انجيل به طور روشن آمده بود، حقّانيّت پيامبر براى مردم روشن شد. «آتَيْناهُمْ
«1». مائده، 78.
جلد 8 - صفحه 525
بَيِّناتٍ مِنَ الْأَمْرِ»
پیام ها
1- خداوند حجّت را بر مردم تمام مىكند. «وَ آتَيْناهُمْ بَيِّناتٍ مِنَ الْأَمْرِ»
2- بالاترين نوع كفران، اختلاف در حقّ است. با اينكه خدا به آنها برترى و غلبه بر دشمن داد، «آتَيْنا- رَزَقْناهُمْ- فَضَّلْناهُمْ» امّا به جاى شكر اختلاف كردند. «فَمَا اخْتَلَفُوا»
3- توبيخ قرآن از گذشتگان، عبرتى است براى آيندگان. آتَيْناهُمْ بَيِّناتٍ ... اخْتَلَفُوا ...
بَغْياً بَيْنَهُمْ
4- علم به تنهايى نجات بخش نيست، چه بسيارند كسانى كه مىدانند ولى به خاطر حسادت اختلاف مىكنند. «مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ»
5- اختلاف بعد از علم، بغى و ظلم است. «بَغْياً»
6- روز قيامت روز حل اختلافات است. «يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ آتَيْناهُمْ بَيِّناتٍ مِنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ «17»
وَ آتَيْناهُمْ بَيِّناتٍ: و ديگر عطا فرموديم ايشان را دليلهاى روشن، مِنَ الْأَمْرِ: از كار ملت و دين، و آن معجزات بينه و احكام دينيه بود. نزد بعضى مراد دلالات واضحه و براهين ساطعه كه مبين امر پيغمبر آخر الزمان صلّى اللّه عليه و آله و موجب علم به مبعث آنحضرت بود و در تورات و انجيل اوصاف آن سرور مبين شده بود. فَمَا اخْتَلَفُوا: پس اختلاف نكردند در آن امر، إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ: مگر بعد از آنكه آمد به ايشان علمى كه محقق حال و موجب رفع خلاف بود، بَغْياً بَيْنَهُمْ: به جهت دشمنى ثابت در ميان ايشان كه منشأ آن طلب دنيا بود، يا اختلاف نورزيدند مگر بعد از علم ايشان به نبوت حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله، پس كتمان امر او كردند و آنچه كه در كتب ايشان بود از صفات كمال محمدى صلّى اللّه عليه و آله انكار نمودند. إِنَّ رَبَّكَ: بدرستى كه پروردگار تو، يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ: حكم فرمايد ميان ايشان به مؤاخذه و مجازات در روز رستخيز، فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ: در آنچه بودند كه در آن
جلد 12 - صفحه 49
اختلاف مىكردند در انكار انبياء با وجود دلايل مثبته و انكار صفات محققه نبى خاتم.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ آتَيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلَى الْعالَمِينَ «16» وَ آتَيْناهُمْ بَيِّناتٍ مِنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ «17» ثُمَّ جَعَلْناكَ عَلى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْها وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ «18» إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ «19» هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ «20»
ترجمه
و هر آينه بتحقيق داديم به بنى اسرائيل كتاب تورية و حكم فرمائى
جلد 4 صفحه 636
و پيغمبرى را و روزى داديم آنان را از پاكيزهها و برترى داديمشان بر جهانيان
و داديم بآنان دليلهاى روشنى از امر دين پس اختلاف نكردند مگر بعد از آنكه آمد آنها را دانش بجهت ستم و دشمنى كه ميانشان بود همانا پروردگار تو حكم ميكند ميان آنها روز قيامت در آنچه بودند كه در آن اختلاف ميكردند
پس قرار داديم تو را بر طريقه مستقيمهئى از امر دين پس پيروى كن آنرا و پيروى مكن خواهشهاى آنان را كه نميدانند
همانا آنها هرگز دفع نميكنند از تو چيزى از اراده خدا را و همانا ستمكارانند بعضيشان دوستان بعضى و خدا دوست پرهيزكاران است
اين موجبات بينائى و بصيرت براى مردم است و هدايت و رحمت براى گروهى كه يقين ميكنند.
تفسير
خداوند متعال بعد از بيان نعم بىپايان خود نسبت بعموم بندگان شمهئى از آن نسبت بخصوص اولاد حضرت يعقوب پيغمبر ملقّب باسرائيل را ذكر فرموده كه ما بآنها كتاب تورية و حكومت در مخاصمات و رسالت در احكام عطا فرموديم و روزى داديم ايشان را از اشياء حلال پاكيزه مانند منّ و سلوى و غيره و برترى داديمشان بر جهانيان زمانشان يا بر ساير قبائل بزيادى انبياء عظام در ميان آنان چون گفتهاند هزار نفر از آنها بمقام نبوّت رسيدند و برترى پيغمبر ما و ائمه اطهار بر انبياء سلف مسلّم است و نيز عطا فرموديم بايشان دلائل و اماراتى از امر نبوت پيغمبر خاتم و صدق او يا امر نبوّت خودشان يا احكام دين پس اختلاف ننمودند و فرقه فرقه نشدند مگر بعد از آنكه عالم شدند بحق و حقيقت براى طلب رياست و اعمال عداوت بين خودشان و ساير اغراض فاسده و خدا حكم ميكند ميان آنها بتميز حق از باطل و مجازات ناحق گويان و منكرين علائم صدق پيغمبر آخر الزّمان و آنان كه ستم نمودند بر خود و خلق بأغراض فاسده خودشان در روز قيامت كه روز دادستانى حقّ از خلق و رفع اختلافات است آنچه تا كنون ذكر شد به تبع مفسّرين بود ولى بنظر حقير وجهى براى اختصاص كتاب بتورية نيست چون زبور و انجيل هم به بنى اسرائيل داده شده و ظاهرا مراد از حكم حكومت مطلقه و سلطنت حقّه است كه خداوند بحضرت داود و سليمان عليهما السلام عطا فرمود و اختصاص بقضاوت ندارد و آيات راجع به بنى اسرائيل
جلد 4 صفحه 637
است نه خصوص حضرت موسى تا آنكه كتاب مخصوص بتورية و حكم منحصر بمرافعات گردد و مؤيّد اين معنى است كه خداوند به پيغمبر خاتم ميفرمايد پس قرار داديم تو را بر طريقه حقّه از امر دين پس پيروى كن از آن و متابعت خواهش نفسانى جهّال را منما كه ميخواهند تو را وادار بدين خودشان نمايند چون آن حضرت بعد از تمام انبياء بنى اسرائيل مبعوث برسالت شد نه خصوص حضرت موسى تا آيات راجع باو باشد و نيز ميفرمايد همانا مشركين مكّه و اهل كتاب از فرق يهود و نصارى دفع نميكنند هرگز از تو چيزى از عذاب و قهر خدا را و ستمكاران بخويش و خلق از هر فرقه و ملّتى باشند ياران و ياوران يكديگرند در مخالفت و معاندت با تو چون با هم سنخيّت دارند و همه پيرو شيطانند ولى نبايد تو از معاضدت آنها با يكديگر باك داشته باشى چون خدا نگهدار و ياور اهل تقوى است كه تو پيشرو آنانى و او شرّ آنها را از شما كفايت خواهد فرمود و قمّى ره فرموده اين تأديب است براى پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و مراد امّتند و در هر حال اين قرآن و آيات آن موجبات بصيرت و بينائى مردم است در امور دين و دنياى خودشان و راهنما و دليل واضح و رحمت و نعمت است براى كسانيكه در مقام تحصيل يقين برآيند و بخواهند بوسيله عمل بقرآن بسعادت دنيا و آخرت برسند نه كسانيكه از آن اعراض و بقوانين كفّار اعتماد نمودهاند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ آتَيناهُم بَيِّناتٍ مِنَ الأَمرِ فَمَا اختَلَفُوا إِلاّ مِن بَعدِ ما جاءَهُمُ العِلمُ بَغياً بَينَهُم إِنَّ رَبَّكَ يَقضِي بَينَهُم يَومَ القِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَختَلِفُونَ «17»
و داديم بآنها بينات معجزات صادره از انبياء از امر الهي پس مختلف نشدند مگر بعد از آن که آمد آنها را علم از روي بغي و تجاوز و عدوان محققا پروردگار تو حكم ميفرمايد بين آنها روز قيامت در آنچه بودند که در او اختلاف ميكردند.
اينکه بني اسرائيل پس از اينکه همه تفضلات و مراحم و عنايات چه اندازه طغيان و مخالفت و كفر و عناد ورزيدند، اما انبياء را: فَفَرِيقاً كَذَّبتُم وَ فَرِيقاً تَقتُلُونَ بقره، آيه 82. و اما كتاب را عقب سر انداختند: نَبَذَ فَرِيقٌ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الكِتابَ كِتابَ اللّهِ وَراءَ ظُهُورِهِم كَأَنَّهُم لا يَعلَمُونَ بقره، آيه 95. و اما معجزات بينات را حمل به سحر كردند. و بالجمله از بعد از زمان يوسف تا زمان
جلد 16 - صفحه 117
موسي و از بعد از موسي تا زمان عيسي در شرك و كفر، و از بعد از عيسي تا زمان محمّد بسر ميبردند حتي در زمان موسي گاهي گوساله پرست شدند، گاهي بموسي گفتند: اجعَل لَنا إِلهاً كَما لَهُم آلِهَةٌ اعراف، آيه 134. گاهي گفتند: يا مُوسي لَن نُؤمِنَ لَكَ حَتّي نَرَي اللّهَ جَهرَةً بقره، آيه 52. و ما در مجلد اوّل كلم الطيب در بحث نبوّت موسي و عيسي شرح حال بني اسرائيل را از كتب عهد قديم و جديد آنها بيان كردهايم.
وَ آتَيناهُم بَيِّناتٍ مثل عصاي موسي، و يد بيضاء، و انفلاق بحر، و انفجار شجره، و بلع سحر سحره، و معجزات عيسي احياء موتي، و ابراء اكمه و أبرص، و ابصار اعمي، و لين حديد بر داود، و تسخير باد بر سليمان و غير اينها از معجزات.
مِنَ الأَمرِ از احكام و بشارات و بالاخص بشارات بآمدن پيغمبر خاتم.
فَمَا اختَلَفُوا إِلّا مِن بَعدِ ما جاءَهُمُ العِلمُ که يقين بنبوّت حضرت خاتم پيدا كردند بلكه قبل از بعثتش انتظار ظهورش داشتند لكن پس از بعثت مخالفت كردند و اينکه مخالفت نبود الّا.
بَغياً بَينَهُم که چرا از بني اسرائيل نيست و از بني اسماعيل است و عداوتي که با آنها و با مسلمين بآنها داشتند که: لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا اليَهُودَ مائده، آيه 85.
إِنَّ رَبَّكَ يَقضِي بَينَهُم يَومَ القِيامَةِ در محكمه قضاي الهي در حضور تمام خلايق صحراي محشر پاي حساب و ميزان.
فِيما كانُوا فِيهِ يَختَلِفُونَ در أمر نبوّت حضرت رسالت (ص) و ساير اختلافات.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 17)- در این آیه به ششمین موهبت بزرگی که خدا به این قوم حق نشناس داد اشاره کرده، میگوید: «و ما دلائل روشنی (از امر نبوت و شریعت) در اختیار آنها گذاردیم» (وَ آتَیْناهُمْ بَیِّناتٍ مِنَ الْأَمْرِ).
با وجود این مواهب بزرگ و دلائل بیّن و روشن جایی برای اختلاف وجود نداشت، ولی این کفران کنندگان به زودی دست به اختلاف زدند.
چنانکه قرآن در دنباله همین آیه میگوید: «پس آنها اختلاف نکردند مگر بعد از آنکه علم و آگاهی به سراغشان آمد و سر چشمه این اختلاف همان حب ریاست و برتری جوئی بود» (فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ).
ج4، ص413
قرآن در پایان آیه آنها را با این عبارت هشدار میدهد: «پروردگار تو روز قیامت در میان آنها در باره آنچه اختلاف نمودند داوری میکند» (إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فِیما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ).
و به این ترتیب با کفران نعمت و ایجاد اختلاف هم عظمت و قدرت خود را در دنیا از دست دادند و هم مجازات آخرت را برای خود خریدند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم